عوامل مؤثر روی کیفیت آموزش کاسکوها

عوامل مؤثر روی کیفیت آموزش کاسکوها (1) در آموزش کلمات، عبارات یا جملات به کاسکوها، تکرار حرفهای زاید در قبل و بعد از کلمه یا عبارت مورد نظر خودداری کنید؛ مثلاً وقتی می خواهید «سلام» را به کاسکو یاد بدهید، فقط « سلام » را با صدای بلند و رسا بگویید و آن را به فاصله 5 ثانیه به مدت 15 دقیقه تکرار کنید. اگر شما به اشتباه بگویید: «کاسکو بگو سلام » یا « سلام بگو» یا « سلام ـ کاسکو بگو»؛ شما در آموزش عبارت « سلام » به کاسکو، ناخواسته سه مشکل اساسی را به وجود آورده اید: اول آن که کاسکو با شنیدن «کاسکو بگو سلام »، در واقع یک عبارت 3 کلمه ای را از شما می شنود. در این خصوص باید گفت که اولاً اگر شما موفق شوید که چنین عبارتی را به کاسکو یاد بدهید، یک عبارت غلط را به کاسکو یاد داده اید؛ ادامه مطلب را ببینید …

چون هدف شما این بوده است که کاسکو بتواند عبارت « سلام » را یاد بگیرد نه عبارت غلط «کاسکو بگو سلام ر». ثانیاً برای یادگیری یک عبارت سه کلمه ای نسبت به یک عبارت دو کلمه ای، همان طور که قبلاً گفته شد، تعداد دفعات لازم به تکرار به شکل تصاعدی زیادتر می شود و لذا نه تنها شما یک عبارت غلط را به کاسکو یاد داده اید، بلکه مجبورید همین عبارت غلط را چندین برابر تکرار کنید تا کاسکو یاد بگیرد. ثالثاً کاسکو با یادگیری یک عبارت غلط، بخشی از حافظۀ محدودش پر شده و به همین مقدار از آموزش صحیح درسهای دیگر، کاسکو عقب می افتد. (2) کاسکو معنی هیچ یک از کلماتی را که شما می گویید، نمی فهمد و فقط آن چه را که می شنود، سعی در یاد گرفتن می کند؛ یعنی نمی فهمد که با شنیدن عبارت «کاسکو بگو سلام »، منظور شما این است که فقط بگوید « سلام » و «کاسکو بگو» چیزی نیست که باید یاد بگیرد. بنابراین تعلیم دهندۀ کاسکو باید یک فرد مجرب باشد که ضمن تعلیم، چیزهای اضافه را در ابتدا یا انتهای کلمه یا عبارت مورد نظرش تکرار نکند. (3) در هنگام تعلیم سخن گویی به کاسکو، معلم که بهتر است یکی از افراد خوش صدا و مجرب خانواده باشد، باید کاسکو را در جایی فاقد سر و صدا و فاقد هر چیزی که حواس کاسکو را پرت کند، ببرد و به طور اصولی کلمات، عبارات یا جمله ها را برای کاسکو تکرار کند. (4) در هنگام تعلیم سخن گویی به کاسکو، معلم باید در هر جلسه فقط یک درس را برای کاسکو تکرار کند و هر درس باید محتویات از پیش تعیین شده ای داشته باشد. اگر معلم بیش از یک درس را برای کاسکو تکرار کند، کاسکو ظرفیت یادگیری بیش از حد در یک جلسه را نخواهد داشت. اگر در تعلیم صدا به کاسکو خبره نباشید، ممکن است یک کلمه را با چندین تن صدا برای آن تکرار کنید. مثلاً کلمۀ «سلام» را 50 بار برای کاسکو تکرار ک نید و در این 50 بار چندین تون صدا به کار ببرید. مثلاً: با صدای بلند، با صدای کوتاه، با صدای مت وسط، با صدای زیر، با صدای بم، با صدای کشیده، با صدای بچه گانه، با صدای عروسکی و غیره. در این صورت، اگر چه شما خیال می کنید که کلمۀ سلام را 50 بار برای کاسکو تکرار کرده اید، ولی تدریس همین یک کلمه با تون های مختلف صدا و شیوه های مختلف ادای کلمه؛ مثل تدریس همان معلمی است که در یک جلسه تدریس، تکه هایی از دروس مختلف را بحث می کند و هیچ دانش آموز یا دانشجویی سر در نمی آورد که معلم در حال تدریس چه مطلبی است. به عبارت دیگر، هر بار که شما کلمه «سلام» را با تون خاص یا شیوۀ خاصی ادا می کنید، کاسکو تک تک آنها را یک کلمۀ مجزا می پندارد و طبیعی است که نتواند هیچ یک از آنها را یاد بگیرد. حال اگر شما همین کلمه «سلام» رادر جلستان مختلف تدریس با تون های مختلف و شیوه های مختلف ادای آن کلمه برای کاسکو تدریس کنید، در صورت تکرار کافی در هر جلسه، کاسکو تمام یا برخی از انها را عین آن چه شما برایش ادا کرده اید، یاد می گیرد و لذا در خواهید یافت که پس از چندی ک اسکو کلمه «سلام» را با تون های مختلف صدا و با شیوه های مختلف ادای صدا تکرار می کند. همچنین اگر شما، همسرتان یا هر یک از بچه هایتان به اندازه کافی و به طور یکنواخت کلمه ای مثل «سلام» را برای کاسکو تکرار کنید، کاسکو «سلام» را به چند شیوه و درست مثل کسانی ادا می کند که به آن یاد داده اند. اگر تمام افراد خانواده تلاش کنند کلمۀ خاصی مثل «سلام» را به کاسکو یاد بدهند، در صورتی کاسکو سلام را از همه یاد خواهد گرفت و درست با صدای خود آنها را تکرار خواهد کرد که همه افراد در تدریس یک کلمه خاص مثل «سلام» درست عمل کرده باشند؛ یعنی هم به دفعات کافی برای کاسکو تکرار کرده باشند و هم در هنگام تکرار، این کلمه را با تون های مختلف صدا و با شیوه های مختلف اای صدا تلفظ نکرده باشند. یک کاسکوی سخن گو ممکن است در خانه شما «سلام» را عین صدای پدر و مادر تکرار کند، ولی به تقلید این کلمه از بچه ها موفق نشود. علت آن است که بچه وقتی می خواهند به کاسکو چیزی یاد بدهند، معمولاً اصول تدریس به کاسکو را رعایت نمی ک نند؛ یعنی کاین که اولاً بچه ها حوصله کافی ندارند که کلمۀ مورد نظر خود را به دفعات مورد نیاز برای کاسکو تکرار کنند؛ ثانیاً بچه ها تلاش می کنند کلمات (دروس) مختلف را در یک جلسه بسیار کوتاه مدت برای کاسکو ادا کنند. ثالثاً بچه ها کلمات و عبارات را در هر بار ادای آنها با تون های متفاوت تکرار می کنند. غالباً آموزش موفق یک درس، به چندین جلسۀ تدریس نیاز دارد. طبیعی است که هرچه تعداد کلمات هر درس زیادتر و دشوارتر باشد، شما باید جلسات بیشتری را به تدریس آنها اختصاص دهید. در تدریس یک درس چند کلمه ای یا جمله؛ هم تعداد کلمات و هم دشواری کلمات روی تعداد دفعات مورد نیاز تکرار تأثیر می گذارند. به عبارت دیگر، اگر در تدریس یک جملۀ 5 کلمه ای به 500 بار تکرار نیاز باشد، ممکن است وجود حتی یک کلمۀ دشوار در آن جمله، تعداد دفعات تکرار مورد نیاز آن جمله را به شدت کافزایش دهد. به طور مثال فرض کنیم یادگیری «توانا بود هر که دانا بود» توسط کاسکو به 500 بار تکرار نیاز داشته باشد. حال اگر یک کلمۀ دشوار در این جمله جای بدهیم و بخواهیم آن را مثلاً به صورت: «توانا بود هر که ثروتمند بود» به کاسکو یاد بدهیم، تعداد تکرار مورد نیاز به مراتب افزایش می یابد و ممکن است به 800 بار یا بیشتر برسد و اگر به جای دو کلمه ساده، دو کلمه مشکل در یک جمله وجود داشته باشد، تعداد دفعات تکرار مورد نیاز ممکن است از 1000 بار هم تجاوز کند. اگر معلم تمام شرایط مربوط به شیوۀ تدریس خودش را به طور عالی بداند
و رعایت کند، اما در محیط تدریس سر و صدا و چیزهایی باشد که حواس کاسکو را پرت کند، بر حسب این که چه مقدار حواس کاسکو سر کلاس پرت شده باشد، تعداد بیشتری از تکرار درس نیاز است تا کاسکو آن را یاد بگیرد.

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.